عدهای اجازه اجرای طرحهای محلی را نمیدهند
معصومه ابتکار، رئیس اسبق سازمان محیط زیست ایران در برنامه مقتصاد تجارتنیوز:
لینک کوتاه کپی شد
براساس گفته رئیس سابق سازمان محیط زیست عدهای در برخی از شهرها اجازه اجرای طرحهای محلی را به دلیل طرحهای محلی نمیدهند.
به گزارش تجارت نیوز،
یکی از مهمترین مسائل محیط زیست ایران فرهنگ عمومی است. سئوال اصلی اینجاست که آیا یک ایرانی میداند که چه اتفاقای در محیط زیست ایران در حال رخ دادن است؟
معصومه ابتکار، رئیس اسبق سازمان محیط زیست:
تا حدی رسانهها میگویند و میبینند که شکستهایی دارد در دیوار خانهها، پلها و جادهها پیش میآید ولی باز هم نه؛ چون نمیبینم. مشکل ما این ظاهربینی است. باز هم عینی نمیبینم. کشاورز منافع لحظهای خود را دارد و متاسفانه میگوید که به این کارها کاری ندارد. البته جاهایی که کشاورز آموزش دیده، مسائل با کشاورز درست مطرح شده و منافع به هم گره خورده، آنجا کشاورز هم همراهی کرده است.
نمونههای خیلی زیادی داشتیم از تالابهایی که با همت کشاورزان احیا شده، همکاری که کشاورز کرده در همان اطراف اصفهان، تالاب گاوخونی، شهر ورزنه، کشاورزان خود ادامه دادند و گفتند که تالاب که احیا میشود، کشاورزی ما رونق گرفته و بازدهی چندبرابر میشود و احتمالا متوجه این موضوع شدند اما اینکه گاهی اوقات منافع کوتاه مدت است و همین ظاهر را میبینم که فعلا منابع هست و مشکلی نداریم.
مقدار زیادی از آن نگاه به آینده از مسئولیتهای حکمرانی است. اگر به آینده نگاه کند نمیتواند منابع امروز را به قیمت نابودی و منابع آیندگان مصرف و نابود کند و این با اصول حکمرانی مغایرت جدی دارد ولی همان طور که اشاره کردید بحث فرهنگ، خیلی بحث مهمی است. شما الان آب را میگویید.
من میگویم همین الان در این دوره که آدم فکر میکند بالاخره اینقدر روی مسائلی مثل پسماند و زباله کار شده، شما ببینید در همین دو هفته اخیر در استانهای گیلان و مازندران چه اتفاقی با حضور گردشگران در مناطق ساحلی افتاده است. گردشگری که میروی و از طبیعت لذت میبری دیگر لگد نزن. وقتی آنجا آشغال میریزید، به طبیعت لگد میزنی. یعنی از چیزی لذت میبری و بعد داری به آن آسیب میزنی. این خیلی واضح است. شما آمدید لذت ببرید، سطل آشغال پیدا نمیکنید پس آشغال را در ماشین بگذار و با خود به تهران یا جای دیگر ببر ولی اینکه در ساحل، جنگل یا در مسیر بریزید اصلا درست نیست.
آن موقع بحث آزادراه بود و من یکی از کسانی بودم که شرایطی را برای آزادراه تهران-شمال گذاشتم، یعنی سازمان محیط زیست گذاشت. بحث ارزیابی را مطرح کردیم؛ چون طرحی بود که بخش زیادی از جنگلها را تخریب میکرد و بعد از جنگل زمین معوض میدادند. ما ایستادگی و مقاومت کردیم و نگذاشتیم این اتفاق بیفتد؛ به همین دلیل هم طول کشید و بعد هم طول کشیدنش را تقصیر ما میاندازند، اشکالی ندارد. بعد هم مسیر بهتری بود و هم زمینهای کمتری را اطرافش تخریب کرد.
ولی باز من سوال داشتم و میگفتم این همه جاده به شمال کشور میسازید، آنجا ظرفیت این همه آدم را دارد؟ آنجا برایش زیرساخت فراهم کنید. یا اینکه هر تلاشی در دوره قبل برای توسعه برنامههای مدیریت پسماند صورت میگرفت، متاسفانه تعارض منافع بود و عدهای به قول خودشان کل پسماند آنجا را میخواستند یک جا با زبالهسوز بزرگ مدیریت کنند و بعد اجازه نمیدادند طرحهای کوچک محلی اجرا شود و مقاومت میکردند که نه، این قرار است برای سازه خیلی بزرگی که قرار است مثلا در فلان شهر بیاید و همه باید آنجا برود. وگرنه توجیه ندارد و همه این کارها متوقف میماند.
یعنی ما هر روز با چالشهای بیشتری در بحث مدیریت پسماند مواجه بودیم و بخشی از آن فرهنگ مردم است. کاملا درست. بخشی سیاستهای حکمرانی، بخشی سیاستها و تصمیماتی که حالا یکپارچه هم نیست، یعنی تصمیمات مربوط به مدیریت پسماند، قانون و سیاستگذاری و نظارت کلان آن با ما است که قانون مدیریت پسماند را به مجلس ششم و دولت هشتم تصویب کردیم و اجرایش با وزیر کشور و با شهرداریها است. بخش دیگری باید این کار را انجام دهد و در این فاصله، مشکلات زیادی وجود دارد.