فرزین سیاستی را اجرا کرد که قبلا آن را خیانت میدانست/ اگر ارز آزاد میشد، نرخ آن خیلی کمتر بود
علی سعدوندی، اقتصاددان در گفتوگو با اقتصاد آنلاین با اشاره به نحوه تخصیص منابع ارزی توسط دولت و بانک مرکزی اظهار کرد: دولت و بانک مرکزی به جای آنکه ارز حاصل از فروش ثروتهای ملی را صرف ایجاد زیرساخت در کشور کنند، ارز خود را در حساب بانک مرکزی قرار میدهند و بانک مرکزی نیز از طریق مداخله در بازار، اقدام به تزریق ارز میکند.
وقتی این منابع تمام شود، نرخ ارز افزایش مییابد و همین مسئله ارز را تا ۱۴۵ هزار تومان هم میرساند. در چنین شرایطی، دولت اندک منابع باقیمانده را به بازار تزریق میکند، تا اندکی کاهش قیمت از سقف داشته باشیم، وضعیتی مشابه آنچه امروز شاهدش هستیم.»
او ادامه داد: اتفاق خاصی در بازار رخ نداده و بانک مرکزی همچنان با روشهای مختلف، ارز را در بازار عرضه میکند. این بانک سازوکارهای مختلفی از جمله ایجاد بازار دوم و اول را برای تزریق منابع ارزی شکل داده است. پیش از این نیز بانک مرکزی حتی در بازار آزاد بهصورت اسکناس اقدام به تزریق ارز میکرد؛ هرچند اطلاع ندارم که این سیاست همچنان ادامه دارد یا خیر.
بانک مرکزی باید بازار را به خودش بسپارد
این اقتصاددان در توضیح رویکرد جایگزین برای کنترل نرخ ارز گفت: نقطه مقابل این سیاست آن است که باید بازار را به خودش واگذار کنند. اگر بازار ارز در ایران کارا، آزاد و شناور بود، نرخ ارز بهمراتب پایینتر از وضعیت فعلی قرار داشت.
او افزود: من پیشگو نیستم، اما واقعیت این است که اگر بخواهند در شرایط کنونی فروش ارز را به حداکثر برسانند، معمولا سیاست تبعیض قیمتی یا چندنرخیکردن را به کار میگیرند. بانک مرکزی دقیقا همین سیاست را دنبال کرده و بر تعداد نرخهای ارز افزوده است. بانک مرکزی اقتصاد کلان نمیداند، اما طبق اصول اولیه اقتصاد خرد، چنین تصمیمی در شرایط تحریمی تنها موجب کاهش تقاضا و اختلال در بازار میشود.
استفاده نادرست از منابع ارزی خیانت است
سعدوندی در ادامه با انتقاد از تخصیص ارزهای نفتی گفت: راه درست این بود که دولت ارز حاصل از صادرات خود را به بانک مرکزی نمیداد و این منابع صرف ایجاد زیرساخت میشد. حتی اگر قرار بود در پروژههای خودکفایی مصرف شود، نتیجه بهمراتب بهتر از شرایط فعلی بود.
اشکال اساسی ما این است که نفت را به چین صادر میکنیم، اما حاضر نیستیم از همان کشور تجهیزات کشاورزی، صنعتی و یا محصولات اساسی را وارد کنیم. در عوض ارز ترجیحی و رانتی را برای واردات کالاهای اساسی تخصیص دادیم. اگر از ابتدا تا انتهای این زنجیره را نگاه کنیم، متوجه میشویم که کل استراتژی اتخاذشده خیانتی آشکار به توسعه کشور است.
این اقتصاددان در بخش دیگری از سخنان خود تأکید کرد: سیاست ارزی، نظام نظارت بانکی و سیاستگذاری پولی ایران همگی دچار اشکال جدی هستند. پرسش بزرگ این است که چگونه فردی که پیش از حضور در بانک مرکزی چنین سیاستی را خیانت میدانست، پس از انتصاب دقیقا همان سیاست را در پیش گرفته است. این موضوع تنها به شخص رئیس کل محدود نمیشود؛ همه در این سیاست مشارکت دارند و این روند از اساس ایراد دارد.









