5 ریسک ژئوپلیتیکی که تجارت جهانی در سال ۲۰۲۶ را تهدید میکند | آتشبس تجاری اروپا و آمریکا پابرجا میماند؟
به گزارش اقتصادنیوز، با نزدیک شدن به سال ۲۰۲۶، مشاغل جهانی با چشمانداز ژئوپلیتیکی چالشبرانگیزی روبرو هستند. به نوشته فوربز، در حالی که عدم قطعیت به ویژگی ساختاری بازارهای
جهانی تبدیل شده، چند ریسک خاص به ویژه برای رهبران تجاری در سال آینده اهمیت دارند.
۱. آیا درگیری تجاری اتحادیه اروپا و چین سرانجام محقق خواهد شد؟
طی دو سال گذشته اروپا و چین به شکلی تدریجی به سوی رویارویی پیش رفته اند و ۲۰۲۶ ممکن است سالی باشد که سرانجام لفاظیها به واقعیت تبدیل میشوند. ماشین صادرات چین – به جای کند شدن – همچنان در حال گسترش است. حجم صادرات پکن به اتحادیه اروپا حتی با وجود تلاش بروکسل برای تشدید ابزارهای دفاعی تجاری، افزایش یافته است. این عدم تقارن در حال حاضر بر تولیدکنندگان اروپایی، به ویژه در بخشهایی که حاشیه سودشان حتی قبل از گسترش اخیر صادرات چین نیز کم بود، فشار وارد میکند.
آنچه ممکن است این داستان را شعلهورتر میکند، جاهطلبی آشکار چین برای تسلط بر بخشهای تولیدی پیشرفته است – حوزههایی که به لحاظ تاریخی شرکتهای اروپایی در آنها پیشرو بودهاند. از ماشینآلات پیشرفته گرفته تا فنآوریهای سبز، سیاست صنعتی چین به طور فزایندهای بخش بالایی زنجیره ارزش را هدف قرار داده است. تحقیقات کمیسیون اروپا در مورد «ظرفیت مازاد» چین، به ویژه در صنایع سبز، نگرانی عمیقتری را در مورد اینکه اروپا ممکن است در صنایعی که زمانی امن تلقی میشد، جایگاه خود را از دست بدهد، ابراز میکند.
هیچ چیز بهتر از بخش خودروهای الکتریکی این موضوع را عیان نمیکند. تولیدکنندگان چینی خودروهای برقی به سرعت سهم بزرگی از بازار جهانی را به خود اختصاص دادهاند و مقیاس، بهرهوری هزینه و زنجیرههای تأمین یکپارچه را با هم ترکیب کردهاند. در همین حال، خودروسازان اروپایی با هزینههای دیرینه و حمایت سیاسی نامتوازن برای گذار سبز دست و پنجه نرم میکنند. با ورود بیشتر خودروهای برقی چینی به بازار اتحادیه اروپا، فشار سیاسی برای اعمال تعرفه و یا اقدامات جبرانی حمایتی در حال افزایش است. اینکه آیا اتحادیه اروپا قاطعانه عمل کند – یا به دلیل تفرقه و پراکندگی، به صورت موثر عمل کند – یک سوال تعیینکننده برای سال 2026 خواهد بود.
2. آیا آتشبس تجاری اتحادیه اروپا و ایالات متحده پابرجا خواهد ماند؟
در ظاهر، روابط اقتصادی فراآتلانتیک از زمان توافق ماه ژوئیه آرامش نسبی داشته، اما این آرامشی شکننده است. با بازگشت دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، به کاخ سفید، کمتر کسی در بروکسل باور دارد که هر توافقی واقعاً نهایی و قطعی است. تجربه گذشته نشان میدهد که باید در انتظار نوسانات سیاست، و نه ثبات، بود.
بزرگترین نقطه اشتعال این موضوع در سال ۲۰۲۶ احتمالاً مقررات دیجیتال خواهد بود. دستور کار گسترده سیاست دیجیتال اروپا – از حاکمیت دادهها و قوانین رقابت گرفته تا مقررات هوش مصنوعی – مستقیماً در تضاد با منافع دولت فعلی ایالات متحده است. واشنگتن پیش از این مخالفت شدید خود را با این موضوع اعلام کرده و بسته به اینکه بسته جامع دیجیتال اتحادیه اروپا در نهایت به کدام سمت برود، این اختلاف میتواند حل و یا غیرقابل مدیریت شود.
۳. انتخاباتهای کلیدی چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد؟
تغییرات سیاسی به اندازه روندهای اقتصادی، محیط استراتژیک را شکل خواهد داد. انتخابات میاندورهای ماه نوامبر ایالات متحده از سوی بازارها به دقت بررسی خواهد شد. نتیجه مشخص خواهد کرد که آیا دولت فعلی حمایت کنگره را برای پیگیری اهداف سیاست داخلی و خارجی به همراه خواهد داشت و یا اینکه ممکن است تا حدودی توسط قانونگذاران محدود شود.
در حالی که بازنگری کامل سیاست اقتصادی ایالات متحده بعید است، پرسش این است که آیا یک دولت بیقید و بند قابل پیشبینیتر است یا یک دولت در بند اجبارهای قانونی.
در اروپا، توجه بر مجارستان متمرکز خواهد شد. شکست ویکتور اوربان، نخست وزیر کنونی – که هنوز بعید به نظر میرسد، اما به طور فزایندهای محتملتر شده – پویایی داخلی اتحادیه اروپا را به طرز چشمگیری تغییر خواهد داد. شکست اوربان، بزرگترین مانع در داخل این بلوک را از بین خواهد برد و به طور بالقوه پیشرفت سریعتر در اصلاحات نهادی و مواضع مشترک سیاست خارجی این اتحادیه را ممکن خواهد ساخت.
در فاصلهای دورتر، برزیل نیز با انتخابات ریاست جمهوری در ماه اکتبر با یک لحظه سیاسی مهم روبرو خواهد شد. ائتلاف حاکم به رهبری لولا داسیلوا، رئیس جمهور کنونی، در برابر آزمون جدیدی قرار میگیرد، اما اگر اتفاق پیشبینینشدهای رخ ندهد، به نظر میرسد که کنترل سیاسی خود را حفظ خواهد کرد. برای بازارهای جهانی، یک برزیل باثبات – به ویژه در بحبوحه آشفتگی در بازار کالاها – نقطهای نادر از پیشبینیپذیری را ارائه میدهد.
۴. آیا «حلقه آتش» اتحادیه اروپا وخیمتر خواهد شد؟
وضعیت در همسایگی اروپا همچنان ناپایدار است و نشانهها حاکی از آن است که سال ۲۰۲۶ ممکن است اوضاع وخیمتر هم بشود. چه این موضوع به معنای تهدیدات امنیتی برای این قاره باشد و چه باعث شوک پناهندگان شود که به بسته شدن مرزها منتهی شود، خطرات این مسئله برای اروپا کاملا آشکار است.
شرایط در منطقه ساحل همچنان نزولی است و فروپاشی دولت، شورش و رقابت ژئوپلیتیکی در هم تنیده در این نواحی ادامه دارد. نفوذ اروپا در این منطقه به طور قابل توجهی کاهش یافته و جای خود را به حکومتهای محلی، ساختارهای مزدور روسی و تجزیه مناطق داده است.
هیچ نشانهای در مورد فروکش کردن درگیری وحشیانه سودان وجود ندارد. بازیگران خارجی – به ویژه امارات متحده عربی که به واسطه تجارت طلا و نیروهای نیابتیاش وارد این منطقه شدهاند – پویایی جنگ را تثبیت کردهاند. اثرات انسانی و منطقهای این جنگ در حال وخیمتر شدن است و پیامدهای بیثباتکنندهای برای کریدور دریای سرخ دارد.
در همین حال، شرایط در نوار غزه و سوریه همچون بشکههای باروت هستند. حتی اگر از تشدید تنشهای بزرگ جلوگیری شود، شکنندگی آتشبسهای موجود و دخالت قدرتهای منطقهای به این معنی است که خطر درگیری مجدد زیاد است.
سرانجام، اوکراین، همچنان درگیر جنگ فرسایشی است. کییف همچنان در حال مقاومت است، اما شرایط به طور مدام در حال دشوارتر شدن است. حمایت غرب، اگرچه ادامه دارد، اما کمتر از هر زمان دیگری از زمان شروع جنگ، تضمین شده است. کسبوکارها باید برای سال دیگری آماده شوند که این درگیری همچنان حل نشده و بیثباتکننده خواهد بود.
5. آیا حباب هوش مصنوعی خواهد ترکید؟
کمتر بخشی به اندازه هوش مصنوعی هیاهو – یا جریان سرمایه – ایجاد کردهاند. با این حال، ارزشگذاریها، سرمایهگذاریهای ظرفیتی و انتظارات به اوج ناپایداری رسیدهاند. اگر اصلاحی در سال 2026 رخ دهد، ثبات مالی جهانی را به چالش خواهد کرد.
ایالات متحده، با وجود مزیت نوآوری خود، به طور ویژه در معرض خطر قرار خواهد گرفت. ضربهگیرهای نهادی این کشور – وزارت خزانهداری و فدرال رزرو – به اندازه تجربیات اصلاحات مالی قبلی قوی نیستند. در همین حال، سطح بدهی جهانی همچنان از نظر تاریخی بالا است. سیاستگذاران ممکن است خود را بدون فضای مالی یا پولی برای محافظت از فرود سخت در سهام و زنجیرههای تأمین وابسته به هوش مصنوعی بیابند.
موضوعات حساس دیگر
فراتر از این ریسکهای عمده، چندین بحران مداوم نیز میتوانند تهدیدبرانگیز باشند: جمهوری دموکراتیک کنگو (علیرغم آتشبس شکننده و عمدتاً نمادین اخیر)، میانمار، ونزوئلا و کشمیر. هر یک از این بحرانها پتانسیل شعلهور شدن یا تشدید بیشتر را دارند و پیامدهای غیرقابل پیشبینی برای ثبات منطقهای و بازارهای منابع خواهند داشت.
برای کسبوکارهای جهانی، سال 2026 نه تنها نیازمند آیندهنگری، بلکه نیازمند تابآوری استراتژیک نیز خواهد بود. کسانی که در درک – و مقابله با – این تغییرات و سایر تغییرات، سرمایهگذاری زودهنگام میکنند، در بهترین موقعیت برای عبور از سال پیش رو قرار خواهند گرفت.








