موج خروج نیروی کار ماهر از ایران | حاج اسماعیلی: بازار کار غیررسمی از بازار کار رسمی پیش افتاد
به گزارش اقتصادنیوز، ریزش نیروی کار در واحدهای تولیدی و صنعتی ایران دیگر یک پدیده مقطعی یا محدود به چند بنگاه خاص نیست. شواهد آماری، از افت معنادار شاخص نیروی کار حکایت دارد و گزارش «شاخص مدیران خرید»، نشان میدهد بازار کار کشور وارد مرحلهای نگرانکننده از فرسایش شده است.
این شاخص در میزان استخدام و بهکارگیری نیروی انسانی برای ششمین ماه متوالی کمتر از محدوده خنثی (50) قرار گرفته است. محدودیتهای مالی بنگاهها و کاهش دستمزد واقعی از جمله عواملی است که براساس این گزارش کاهش نیروی کار و کمبود نیروی متخصص را به همراه داشته است.
![]()
از سوی دیگر در گزارش شاخص مدیران خرید به این نکته اشاره شده است که کاهش تدریجی تعدیل نیروی انسانی در بخش رسمی و بیمهای در طی 5 ماه گذشته نهتنها نگرانی را برای تشدید بیکاری افزایش داده است، بلکه ممکن است صندوقهای تأمین اجتماعی را از بعد مقرری بیمه بیکاری و منابع درآمدی (ورودیها) با چالش مواجه ساخته است.
به گفته حمید حاج اسماعیلی کارشناس بازار کار در چنین شرایطی که رکود عمیق اقتصادی، بیثباتی نرخ ارز، محدودیتهای ارزی دولت و فشارهای ناشی از تحریمها همزمان بر فعالیتهای تولیدی سایه انداختهاند، بسیاری از بنگاهها ناگزیر به تعدیل نیرو یا توقف جذب نیروی جدید شدهاند. از سوی دیگر حذف یا تضعیف ارز ۲۸۵۰۰ تومانی، افزایش هزینههای تولید، افت قدرت پرداخت دستمزد و در نهایت مهاجرت فزاینده نیروی کار ماهر و حتی کارگران ساده، زنجیرهای از پیامدها را شکل داده که مستقیما تولید صنعتی کشور را هدف قرار میدهد.
اسماعیلی کارشناس بازار کار در گفت و گو با «اقتصادنیوز» به واکاوی ریشههای این تحولات، از ارتباط میان سیاستهای ارزی، رکود اقتصادی و بحران نیروی انسانی پرداخته و تصویری روشن از آیندهای ترسیم کرده است که در صورت تداوم شرایط فعلی، میتواند به تضعیف جدی تولید و اشتغال در ایران منجر شود.
مشروح گفتگوی حمید حاج اسماعیلی کارشناس بازار کار با «اقتصادنیوز» را بخوانید.
***
*آقای حاج اسماعیلی! خبرها حکایت از آن دارد که در برخی از واحدهای تولیدی شاهد تعدیل نیروی کار هستیم. همچنین در گزارش شاخص مدیران خرید (شامخ) که منتشر شد، یکی از شاخصهایی که ریزش شدید و عدد کاهشی داشت، به « میزان استخدام و بهکارگیری نیروی انسانی» مربوط میشد، چه عواملی موجب تعدیل نیروی کار بهخصوص در واحدهای تولیدی و صنعتی، شده است؟
رکودی که در بازار شکل گرفته، این خود عامل بسیاری از مشکلات در بازار کار ایران محسوب میشود. این رکود دلایل زیادی دارد؛ شاید اولین عامل آن، بیثباتی است که در شرایط اقتصادی کشور شکل گرفته و هر روز این بیثباتیها بیشتر میشود. این بیثباتی عامل اصلی آفت در بازار کار است، زیرا هم اقتصاد را غیرقابل پیشبینی کرده و هم ریسک فعالیتهای اقتصادی در ایران را بالا برده است.
انفعال وزارتخارجه به مشکلات اقتصادی دامن زده است
عوامل جزئیتر به مسئله التهابات سیاسی برمیگردد که به هر حال در خصوص تنشهای روابط خارجی ایران شکل گرفته است. این موضوع شاید اصلی باشد که به تبع آن، تحریمها هم در ایران ایجاد شدهاند. مخصوصا این شرایط بعد از اتفاق جنگ در ایران تشدید شده است. متاسفانه این شرایط نه تنها از بین نرفته، بلکه هر روز این تهدیدها و این نگرانیها در ایران بیشتر میشود. متاسفانه دولت یا حاکمیت یا وزارت امور خارجه که بهصورت مستقیم مسئول ثباتبخشی در عرصه سیاسی هستند، هنوز کار خاصی انجام ندادهاند و این انفعال آنها خود به این التهابات و مشکلات دامن زده و حوزه کسبوکار و مسائل اقتصادی را دچار اختلال کرده است.
خود تحریمها هم که به تبع این موضوعات شکل گرفته، باعث تورم گسترده در ایران شده است. تورم بالا معمولا باعث رکود در بازار میشود و شرایط را برای تولیدکنندگان و حتی برای کسبوکارهای خدماتی مشکل میکند.
دستمزد در ایران برای نیروی کار پایینترین دستمزد در دنیا است
*با توجه به بیثباتی نرخ ارز و فاصله شدید دستمزدها با تورم، این عوامل چگونه بر توان تولیدکنندگان برای ادامه فعالیت و حفظ نیروی کار تأثیر گذاشته است؟
بیثباتی که در نرخ ارز شکل گرفته یکی دیگر از عوامل اثرگذار بر تعدیل نیروی کار بوده است ، چون بالاخره تولیدکنندگان نیازمند ارز هستند؛ هم برای واردات مواد اولیه و هم به هر حال برای ثباتبخشی در قیمتگذاریها و هزینههای تولید. اینها همه مسائلی است که روی فعالیتهای اقتصادی و کارهای مولد تأثیر جدی میگذارد. بنابراین تا این عوامل برطرف نشود، ما همچنان شاهد چنین شرایطی خواهیم بود.
از طرفی، خود تولیدکنندگان الان با دستمزدهای بالا برای پرداخت به نیروی کار مواجه نیستند. الان دستمزدهایی که در ایران برای نیروی کار پرداخت میشود، پایینترین دستمزدها در دنیا است. مخصوصا در شرایط اقتصادی داخل کشور هم این دستمزدها نسبت به تورم، پایینترین دستمزدهاست که افرادی که کار میکنند، حتی با این دستمزدها یک سوم نیازهای زندگیشان را تأمین نمیکنند.
در این خصوص میتوان به کاهش سهیمه واحدهای مرتبط با صنایع غذایی اشاره کنیم، که در حال حاضر به پایین ترین سطح خود رسیده است.
*جناب اسماعیلی! با توجه به مواردی که شما فرمودید ناترازی انرژی هم می تواند در تشدید ریزش نیروی کار دخیل باشد؟
دقیقا در کنار این عوامل، ما ناترازیهای متعدد را در بخشهای انرژی هم شاهد هستیم. میدانید که ما الان چند سالی است که شاهد قطع برق هستیم. کسبوکارهای متعدد در بخشهای صنعتی و خانگی دچار مشکل اساسی شدهاند. مسئله کمبود برق هنوز حل نشده است؛ با وجود اینکه تابستان را پشت سر گذاشتیم و وارد شرایط سرما شدیم، باز هم خیلی از آنها با کمبود برق روبهرو هستند.
خیلی از آنها به دنبال این رفتهاند که خودشان برق تولید کنند یا ژنراتور بخرند. اینها هم هزینههای خاص خودش را دارد و ممکن است در درازمدت به هر حال این کارها پاسخ دهد. بنابراین، این عوامل متعدد باعث میشود که ما شاهد سختیها و موانع جدی در کارهای تولیدی و فعالیتهای کسبوکار در ایران باشیم.
دولت نسبت به گذشته به شدت با کمبود ارز روبرو است
*یکی از مواردی که برخی از کارشناسان به آن اشاره میکنند حذف ارز ۲۸۵۰۰ تومانی است و برخی معتقدند هزینههای واحدهای تولیدی را بالا برده است و این موجب شده تا تولیدکنندهها برای کاهش هزینههای خود به تعدیل نیرو کار رو آوردند ، این موضوع تا چه میزان صحت دارد؟
واقعیت این است که دولت اکنون برخلاف گذشته دچار کمبود ارز شده است. بعد از روی کار آمدن آقای ترامپ در آمریکا و تحولاتی که نسبت به ایران اتفاق افتاده، با محدودیت فروش نفت مواجه شدیم. ما در گذشته هم تحریم بودیم، ولی با دور زدن تحریمها و تعامل با دلالهای متعددی که در کشورهای حوزه خلیج فارس یا در جاهای دیگر بودند، به هر حال نفت ایران با قیمتهای پایینتر فروخته میشد و از این محل، درآمد ارزی برای کشور تأمین میشد. این مسائل باعث شده که ما دچار کمبود منابع ارزی شویم.
همچنین در خصوص تجار ما نیز به خاطر همان محدودیتها و تحریمهایی که برای نقلوانتقال پول برای کشور ما وجود دارد و باعث میشد درآمد ارزی برای کشور ایجاد کنند، این محدودیتها با روی کار آمدن آقای ترامپ شدت پیدا کرده است. کمبود منابع ارزی باعث میشود که دولت هر روز سهمیههای ارزی که در ایران وجود داشته است را به حداقل برساند و بعضی از آنها را حذف کنند. در رابطه با ارز ترجیحی که عمدتا برای کالاهای اساسی و نهادههای دامی صورت گرفت، موجب شد تا هر روز این محدودیت بیشتر شود.
کنترل بازار از دست دولت خارج شده
کنترل بازار و قیمتها تا حدی از دست دولت خارج شده و در نتیجه، سیاستگذار به افزایش نرخ ارز ترجیحی یا حذف آن برای برخی کالاها روی آورده است. این رویکرد بهطور مستقیم بر فعالیت کسبوکارها اثر میگذارد؛ چراکه بخشی از تولیدکنندگان، بهویژه فعالان حوزه مواد غذایی و کالاهای اساسی، از دریافت ارز ترجیحی محروم میشوند. همزمان، اعمال کنترلهای قیمتی از سوی دولت فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان وارد میکند و با افزایش شدید هزینهها، صرفه اقتصادی تولید را برای آنها کاهش میدهد.
مهاجرت نیروی کار بخاطر نبود فرصت های شغلی پایدار
*با توجه به روند فزاینده ریزش نیروی کار در کشور، همزمان با خروج سرمایه، شاهد افزایش مهاجرت کارگران فنی، نیروهای ماهر و حتی کارگران ساده از کشور هستیم، این روند تا چه حد میتواند بازار کار را تحت تأثیر قرار دهد؟
بله، متأسفانه چند سالی است که کشور با این مشکل بهصورت مستمر مواجه است. در سالهای اخیر، به دلیل نبود سرمایهگذاری مؤثر و پایدار، بازار کار توسعه نیافته و همین مسئله به از دست رفتن بخش قابلتوجهی از نیروی کار ماهر و تحصیلکرده منجر شده است. موج مهاجرتی که طی این سالها شکل گرفته، بیش از هر چیز ریشه در نبود فرصتهای شغلی پایدار، چشمانداز نامطمئن اقتصادی و ناتوانی بازار کار ایران در جذب و حفظ سرمایه انسانی دارد.
دستمزدهای پایین امید نیروی کار برای ماندن در ایران را از بین برده است
بنابراین طبیعی است که قبلاً در بخشهای حرفهای و تحصیلکرده این مشکل را داشتیم، اما متأسفانه در بخش نیروهای ساده هم با این مشکل مواجه شدهایم. پرداخت دستمزدهای پایین یکی از دلایلی است که به هر حال باعث میشود امید نیروی کار برای کار در داخل از دست برود در حال حاضر ما یکی پایینترین دستمزدها را در دنیا داریم و اینها همه عواملی است که به تشدید خروج نیروی کار از بازار کار کمک کرده است.
شکلگیری بازار کار غیر رسمی در کشور
*آیا میتوان گفت ضعف سیاستهای اشتغالزایی و رکود اقتصادی، عامل اصلی گسترش بازار کار غیررسمی در کشور است؟
وقتی بازار کار مورد حمایت جدی قرار نگیرد، مشاغل جدید تعریف نشود و در عین حال تقاضا در بازار کاهش پیدا کند و اقتصاد کشور با رکود مواجه شود، بازار کار غیر رسمی شکل می گیرد و جایی برای افزایش ظرفیتهای اشتغال وجود ندارد.
خود دولت هم در برنامه اشتغالی، مخصوصاً دولت چهاردهم، هیچ برنامه خاصی ندارد؛ به دلیل همین محدودیتها و مشکلاتی که الان در حوزههای اقتصادی با آن مواجه است. بنابراین تا ما نتوانیم هم از طریق جذب سرمایه داخلی و هم جذب سرمایه خارجی اقدام کنیم، امکان توسعه بازار کار وجود ندارد. مخصوصاً که زیرساختهای ما الان آسیب دیده و بدون وجود زیرساختهای لازم، امکان توسعه بازار کار هم در ایران امکانپذیر نیست. اینها همه باعث میشود که روزبهروز محدودیتهای جدی را برای اشتغال نیروی کار داشته باشیم.
بازار کار غیررسمی از بازار کار رسمی پیش افتاد
*این مشکلات چقدر میتواند بر تولیدات صنعتی تأثیر بگذارد؟
قطعا مؤثر است، چرا که ما علاوه بر این مسئله، شاهد ابزارهای محدودکننده دیگر هم در کشور بودهایم که ریسک فعالیتهای اقتصادی را بالا برده است. آخرین آمارهایی که خود دولت هم اعلام کرده، نشان میدهد که اکنون بازار کار غیررسمی نسبت به بازار کار رسمی پیشی گرفته است. اینها همه نشان میدهد که بازار کار در ایران تا چه حد بحرانی شده است.
همچنین این مسائل نشان میدهد که علاوه بر اینکه تولیدات ما کاهش پیدا میکند، استاندارد و کیفیت آنها هم روزبهروز دارد کاهش پیدا میکند. در عین حال ما هم بازارهای صادراتی را از دست میدهیم و هم با مشکلاتی که برای مردم ایجاد شده، تقاضا را در بازار داخلی از دست میدهیم.








