۵ روند در حال رشد که در سال ۲۰۲۵ باید به آنها توجه کنید
پنج روند رو به رشد تکنولوژی که در سال ۲۰۲۵ باید مورد توجه قرار گیرد عبارتند از:
۱. هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی: توسعه و پیشرفت در زمینه هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی که به کاهش وابستگی انسانها به فناوری و افزایش کارایی و دقت سیستمهای هوشمند کمک میکند.
۲. اینترنت اشیاء (IoT): ارتقاء اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی و اینترنت ۵G برای اتصال اشیاء به یکدیگر و افزایش امنیت و کارایی این تکنولوژی.
۳. واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR): استفاده گستردهتر از واقعیت افزوده و مجازی در صنایع مختلف از جمله آموزش، مد، زندگی روزمره و سرگرمی.
۴. فناوری بلاکچین: استفاده از فناوری بلاکچین در حوزههای مختلف از جمله امنیت اطلاعات، مالی، سلامت و زنجیره تامین.
۵. پردازش هایپرا: توسعه پردازش هایپرا برای پردازش سریعتر دادهها، افزایش قدرت محاسباتی و بهبود عملکرد سیستمهای پیچیده.
به گزارش زوم ارز، این مقاله یک مقاله مهمان از توماس لابن باکر، بنیانگذار و مدیر عامل Assetera، میباشد.
از آنجا که صنعت رمزارزها با موفقیت سال ۲۰۲۴ را به پایان میرساند و در آن یک انفجار رشد اتفاق میافتد، سال ۲۰۲۵ برای تکامل این صنعت بسیار حیاتی به نظر میرسد.
افزایش توکنسازی داراییهای واقعی (RWA) و هجوم نهادی در حوزه کریپتو به سرعت در حال پیشرفت است، که تحت تأثیر پنج بخش کلیدی قرار دارد و نشاندهنده پتانسیل رشد بسیار بالایی است. هر یک از این روندها پیامدهای بهسزایی برای آینده مالی خواهند داشت.
توکنسازی نقدینگی بازار را تغییر میدهد
تا سال ۲۰۲۵، اثرات گسترده توکنسازی داراییهای واقعی سنتی آشکار خواهد شد. این فرایند نقدینگی را بهبود میبخشد و دسترسی به بازار را گسترش میدهد، همچنین در تفکر و نگرش ما نسبت به مالکیت داراییها و تجارت تغییراتی ایجاد میکند. با توکنسازی داراییهای غیر نقدی سنتی، از طریق مالکیت کسری و پلتفرمهای بلاکچین، این فرصت ایجاد میشود که بازیکنان کوچکتر به داراییهایی دسترسی پیدا کنند که قبلاً تنها برای نهادها قابل دسترسی بودهاند.
پیش بینی میشود که بازار داراییهای توکن شده به ارزش ۵ تریلیون دلار رسیده و از جمعآوری تقریباً ۳۱۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲، این بازار شامل املاک و مستغلات به ارزش ۱.۴ تریلیون دلار و اوراق قرضه به ارزش ۱ تریلیون دلار است. مالکیت جزئی میتواند ۲۰ تا ۳۰ درصد از سرمایهگذاران حبیت خردهفروش را جذب کند، در حالی که انتظار میرود بیشتر از ۸۰ درصد سرمایهگذاران نهادی توکنیزاسیون را پذیرفته و از آن استفاده کنند. حق بیمه نقدینگی برای داراییهای غیرنقدپذیر میتواند به ۵ تا ۲۰ درصد برسد و املاک و مستغلات میتوانند تا ۶۰ درصد بهبود نقدینگی را نسبت به سرمایهگذاریهای سنتی داشته باشند. ایالات متحده، اتحادیه اروپا و آسیا به توکنیزاسیون مسلط خواهند بود و بیشتر از ۸۵ درصد از بازار را به خود اختصاص خواهند داد. بهعنوان نشانهای روشن از رشد بازار، انتظار میرود تعداد اوراق بهادار توکن شده موجود در پلتفرمهای بلاکچینی تا ۲۰۰ درصد رشد کند.
با رشد بازار داراییهای توکنسازیشده، سیستم نظارتی برای این نوآوریها در حال پیشرفت است تا به روز بماند و با تغییرات جدید همگام شود.
تغییرات عمده نظارتی باعث تغییر شکل چشم انداز می شود
سال ۲۰۲۵، بصورت گستردهتری شفافیت در محیط نظارتی جهانی برای اوراق بهادار دیجیتال ایجاد میشود. این تغییرات اصلاحات قابل توجهی در روند اداره و مبادلات این داراییها به همراه خواهد داشت. این تکامل در زمانی بحرانی رخ می دهد، زیرا صنعت برای مدت طولانی به دنبال دستورالعملهای واضحتری برای عملکرد بهتر خود بوده است.
قوانین تجارت فرامرزی یکپارچه جدیدی به ترویج رسیدهاند که ابهامات حقوقی را کاهش داده و با استفاده از ابزارهای انطباق با تحلیل بلاکچین، فعالیتهای تجاری را آسانتر کردهاند. این تغییرات اساسی به باز شدن درهای جدید برای اعضای بازار و فعالان تجاری منجر شده است.
تأثیر در حال حاضر قابل مشاهده است: بازارهای سازگار با چارچوبهایی مانند MiFID، MiCAR و DLT در اتحادیه اروپا میتوانند شاهد ۳۰% تا ۴۰% رشد باشند. در مشارکت نهادی در واقع، انتظار میرود که بیش از ۸۰ درصد از حوزههای قضایی در سراسر جهان مقررات شفاف داراییهای دیجیتال را اجرا کنند که این رقم در سال ۲۰۲۳ ۵۰ درصد بود.
برای حمایت از این فرآیند تکاملی، پیشبینی میشود که تعداد توکنهای تنظیمشده سالانه ۵۰٪ افزایش یابد و نرمافزار انطباق آن تا سال ۲۰۲۵ به ۶ میلیارد دلار ارتقا یابد.
موسسات مالی سنتی با تدابیر شفافتر که امنیت و پایداری را تضمین میکنند، بهصورت روزافزون قابلیت تشخیص داراییهای توکنیزه را تقدیم میکنند.
افزایش مشارکت نهادی باعث بلوغ می شود
سال آینده، انتظار میرود که صنعت نهادی سرمایهگذاریها بهبود یابد و افزایش بالقوهای را تجربه کند. این افزایش احتمالاً به دلیل بهبود زیرساختها، راهکارهای نگهداری و ابزارهای مدیریت ریسک در این صنعت است. ورود بازیگران بزرگتر به بازار، نیز اکوسیستم را تقویت میکند. از جمله موانعی که موسسات برای فعالیت بیشتر در بازارهای فرعی جذب و کنگرههای موثرتر استفاده مینمایند، راهکارهای نگهداری بهتر و کاهش زمان تسویه حساب است. به کمک زیرساختهای مبتنی بر بلاک چین، این موارد بهبود و به اجرا درآمده و امکانپذیر شدهاند.
برای رفع نیازهای پیچیده سرمایهگذاران نهادی، ابزارهای مدیریت ریسکی مانند ممیزی قراردادهای هوشمند و سیستمهای انطباق خودکار به جهت کنترل ریسکهای عملیاتی و نظارتی مورد توجه قرار میگیرند. در این روند، افراد تخصصی در زمینه امور مالی سنتی و تجارت بلاک چین به عنوان اتصال بین سرمایهگذاران نهادی و ابزارهای مدیریت ریسک عمل میکنند.
پیشبینی میشود که تجارت نهادی در داراییهای دیجیتال مانند استیبل کوینها از ۳۵٪ از کل حجم بازار در سال ۲۰۲۳ به ۵۰٪ در سال ۲۰۲۵ افزایش یابد. این افزایش، با بهرهمندی از حجم ۵ تا ۶ تریلیون دلاری سالانه، انتظار میرود اتفاق بیافتد. بر اساس این تحلیل، موسسات احتمالاً بیش از ۷۰٪ از نقدینگی را در بازارهای ثانویه برای اوراق بهادار توکنشده قرار خواهند داد. این موضوع با تقویت زیرساخت بلاکچین و کاهش زمان تسویه ارتباط دارد که به شرکتها کمک خواهد کرد.
از سوی دیگر، تسویه فوری فعال شده توسط بلاک چین، با حذف فرآیندهای تسویه سنتی، میتواند سالانه ۱۰ میلیارد دلار برای مؤسسات صرفه جویی کند.
باور بر این است که ارائه دهندگان برجسته در حوزه نگهداری امنیتی مانند Fireblocks، Anchorage و BitGo قرار است تا سال ۲۰۲۵ مجموعاً ۵ تریلیون دلار از دارایی های دیجیتال را تضمین نمایند، که این مقدار از ۱.۵ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۳ افزایش خواهد یافت.
با زیاد شدن تعداد شبکههای بلاکچین، ادغام مسیرهای ارتباطی بهبود یافته میان این شبکهها اهمیت بیشتری پیدا میکند.
تکامل قابلیت همکاری، تجارت بین بازاری را امکان پذیر می کند
شاید یکی از هیجانانگیزترین تحولات در افق این باشد که چگونه پیشرفتها در قابلیت همکاری بلاک چین، تجارت یکپارچه را در بین پلتفرمها و حوزههای قضایی در سال ۲۰۲۵ ممکن میسازد، و اجازه میدهد داراییهای صادر شده در یک بلاک چین بهطور یکپارچه در بین پلتفرمها و حوزههای قضایی متعدد از طریق قابلیت همکاری معامله شوند. پروتکل هایی که انتقال زنجیره ای متقابل را برای تقویت یک اکوسیستم یکپارچه برای ثانویه امکان پذیر می کند بازارها.
این عمل باعث کاهش پراکندگی میشود و به معاملهگران و سرمایهگذاران این امکان را میدهد که بدون نیاز به جابجایی بین شبکههای مختلف، به استخرهای نقدینگی جهانی دسترسی پیدا کنند. این اقدام، با حذف موانعی مانند محدودیتهای مبادلات ارزی و نظارتهای محلی، میتواند به افزایش نرخ رشد تجارت جهانی کمک کند. با این حال، هماهنگی در تدوین قوانین بعدی همچنان یک چالش مهم محسوب میشود که نیازمند همکاری نزدیک بین تامینکنندگان فناوری و سیاستگذاران است.
تأثیر بالقوه این موضوع چشمگیر است: شبکههای متقابل قادرند بیش از ۵۰ درصد از تراکنشهای توکنسازی شده را انجام دهند، و با زنجیره متقابل احتمالاً حجم معاملات را نسبت به رقبای تک زنجیرهای به دو برابر افزایش دهند.
با توجه به مطالعه اکوسیستم گستردهتر، پلتفرمهای بازار ثانویه تا ۷۰ درصد میتوانند حلقههای زنجیره متقابل را از طریق بیش از ۱۵۰ پل عملیاتی طی کنند و به تدریج بهبودهای قابل توجهی را تجربه کنند. این پیشرفتها به آنها کمک میکند تا از آسیبهای امنیتی گذشته فاصله گرفته و هماهنگی بیشتری بین اکوسیستمهای بلاک چین ایجاد کنند. همچنین انتظار میرود تا پایان سال ۲۰۲۵، داراییهای بستهبندی شده به ارزش یک تریلیون دلار توکن شده در سراسر زنجیرهها حضور پیدا کنند، که این باعث کاهش ۴۰ تا ۶۰ درصدی زمان تایید تراکنشها توسط پلتفرمهای زنجیره میشود و کارایی و سرعت معاملات را افزایش میدهد.
هرچند موسسات سنتی به توکنسازی روی آوردهاند، اما نوآوریهای فناورانه در زمینه امور مالی غیرمتمرکز نحوه معامله و مدیریت این داراییها را دگرگون میکند.
استفاده سریع تر از پلتفرم های غیرمتمرکز تحول را تسریع می کند
فرآیند نهایی که الان شاهد آن هستیم، نشان میدهد که مدلهای DeFi با اهمیت بیشتری در تسهیل تجارت در بازارهای مالی همتای به همتا و با حداقل واسطهها دخالت دارند و از سطح مهمی رو به رشد هستند. این تحولات به وضوح نشان میدهد که نحوهی تفکر ما دربارهی واسطههای مالی در حال تغییر است.
به نظر میرسد تا پایان سال ۲۰۲۵، حجم معاملات DeFi در بازارهای ثانویه به ۵۰۰ میلیارد دلار سالانه برسد که نشاندهنده ۲۰۰ درصد افزایش نسبت به سال ۲۰۲۳ خواهد بود. استخرهای نقدینگی برای داراییهای توکنشده میتوانند بیش از ۸۰ میلیارد دلار دارایی را مدیریت کنند و قابلیت معاملات فوری را فراهم کنند. پلتفرمها همچنین از قراردادهای هوشمند برای خودکارسازی حقوق سرمایهگذاران، از جمله رایدهی و پرداخت سود سهام، بهره میبرند، که منجر به جذب مشارکت نهادی بیشتری میشود. با بهبود مدیریت و ابزارهای مدیریت ریسک، احتمالاً پذیرش DeFi در میان کاربران سازمانی به ۳۰ درصد افزایش پیدا کند، در حالی که در سال ۲۰۲۳ کمتر از ۱۰ درصد این توانمندی را نشان میدهند.
منبع: cryptoslate.com